وبسایت گروه سوناسازان Art Persian building sauna فن و هنر ایران زمین www.healthsauna.ir
 
 
WWW.HEALTHSAUNA.IR
پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، به سایت گروه سوناسازان خوش آمدید جهت تماس با ما به شماره 09123240237 تماس بفرمایید . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
 
 
نمادشناسی نقش بز بر روی سنگ نگاره های ایران
نوشته شده در جمعه ۱٠ امرداد ۱۳٩۳
ساعت : ٥:٠٤ ‎ق.ظ
نویسنده : { فربد حیدری } Farbod Heidari
نظرات

نمادشناسی نقش بز بر روی سنگ نگاره های ایران

بی شک سنگ نگاره های ایران نشان از تاریخی دور و دراز در این سرزمین دارند. نشان هایی از حیوانات ، انسان ها ، گیاهان و زندگی . همه و همه را می توان بر روی سنگ نگاره ها یافت و می توان ساعت ها بر روی آن ها مطالعه کرد و از طرق گوناگون به بررسی آن ها پرداخت. اما شاید نماد شناسی سنگ نگاره ها یکی از بهترین راه ها برای یافتن زبانی مشترک بین ما و کسانی که این نگاره ها را بر روی سنگ ها آفریده اند باشد. با نگاهی اجمالی بر نگاره ها می توان به سرعت یافت که نقش بز بیشترین نقش موجود بر روی این نگاره هاست.در مورد چرایی نقش بستن بز بر روی این سنگ نگاره ها تاکنون به صورت خلاصه به مواردی اشاره کرده اند ، مهم ترین و معروف ترین آن ها اشاره ای است به داستان افرینش انسان ، داستان روییدن گیاهی با دو برگ ( احتمالا ریواس ) از نطفه ی کیومرث و هنگامی به صورت انسانی در دو جنس ( مشیه و مشیانه ) در آمد.بز کوهی در این داستان حیوانی است که از مشیه و مشیانه محافظت می کند و آن دو از شیر آن می نوشند. به همین دلیل فرض شده است که بز نشان باروری و رویش است .

نکته ی جالب اینجاست ، نقوش بز کوهی همواره در کنار سرچشمه های آب پیدا می شوند. فرقی نمی کند در کجای ایران به دنبال سنگ نگاره ها بگردید. در هر حال سرچشمه ی رود ها بهترین یاری دهنده برای پیدا کردن نگاره هاست  . آب نیز خود شروع رویش و باروری است ، آب زهدان همه ی عالم است ، بی دلیل نیست که الهه ی آب آناهید است .دوشیزه ای برومند ، زیبا و ... 

پس نقوش بز مسلما به آب و سرچشمه های آن و باروری مرتبط بوده اند. با کمی مطالعه ی سنگ نگاره ها می توان به این امر رسید که عموما سنگ نگاره های اولیه و قدیمی تر تنها به نقش بز محدود می شده اند و در مناطقی که بعدا و در دوره های متاخر تر طرح هایی بر روی سنگ نگاره ها اضافه شده ( به مانند تیمره ی خمین ) نقوش دیگر مانند انسان و شتر و حتی نوشته هایی به زبان عربی نیز می توان پیدا کرد. با توجه به حروف شبه عیلامی که در بسیاری مناطق بر روی سنگ نگاره دیده میشود قدمت نگاره ها به دوران قبل از آریایی شدن ایران باز میگردد.بسیار پیش تر از زمانی که اسطوره ی آفرینش کیومرث توسط اورمزد بیان شود. ناگفته پیداست که اسطوره های آفرینش توسط اورمزد بیشتر در دوره ی ساسانیان بسط داده شده و رواج یافته ( هرچند که بسیار قدیمی تر می نمایند ) و در دوره های قبل تر از جمله هخامنشیان نشانی از اسطوره هایی که به گونه ای به دین زرتشت منتهی شوند یافت نمی شود. ( به عنوان مثال در هیچ نوشته ی هخامنشی نامی از زرتشت نیامده است ) در قبل از ساسانیان به راحتی می توان نشان میترایسم را پیدا کرد. هرچند با فرض این که کسانی که نگاره ها را خلق کرده اند از اسطوره ی کیومرث و ماجرای مشیه و مشیانه هم آگاهی داشته باشند ، چرا بایستی نقش بز را به عنوان نماد سرچشمه های آب در همه جا رسم کنند ؟ شاید رسم کردن نقش گاوی که به همراه کیومرث بوده محتمل تر بوده است!

نکته ی جالب تر نقش زایندگی آب است ، آب همواره نشان زایندگی بوده است.سرچشمه ی زایندگی نیز مادینه است ، مادینه ای مقدس ، همواره در بسیاری از دین ها و اسطوره ها سرچشمه ی زندگی و باروری به صورت موجودی مادینه تصور می شده است. به ویژه در جوامع کشاورزی و مادر سالار که ارتباط بسیار نزدیک به طبیعت داشته اند. ( و عموما نوعی از ادیان طبیعت پرستی داشته اند = پگانیسم  ) به عنوان مثال آناهید که تحت عنوان خدای آب های نیرومند بی آلایش از او یاد می شود.

اما در سنگ نگاره ها عموما ما با طرح " بز کوهی نر" و" کل" و " اندرمیش "مواجهیم. چگونه بز نر می تواند نماد باوری و رویش باشد؟ بزی هایی با شاخ هایی بلند و سرکش ، از روی نگاره ها میتوان دریافت که انگار برای کسانی که این نقوش را می آفریده اند بلندتر بودن شاخ بزها به نوعی برتری داشته و میل بیشتری بوده تا بزهایی با شاخ های بلند تر نقش شوند. آیا مشیه و مشیانه از شیر بز کوهی نر می نوشیده اند؟

ربط این بز ها به داستان مشیه و مشیانه بسیار غیر محتمل می نماید.اما به هر حال بزها در کنار سرچشمه های آب قرار دارند و این واقعیتی است عینی. پس به واقع چرا این سنگ نگاره ها حک شده اند؟

جواب به این سوال مسلما دقیق و واضح نخواهد بود.هر چه گفته شود مجموعه ای از احتمالات است ، که مسلما هر چه اطلاعات جمع آوری شده بیشتر و دقیق تر باشد جواب نیز به واقعیت نزدیک تر است.

ابتدا از مشاهده ی نوع حکاکی ها شروع میکنیم.مسلما بایستی سنگ نگاره ها در دوره های گوناگونی حک شده باشند.اما با کمی مشاهده می توان قدیمی تر بودن بعضی را تشخیص داد.اختلاف رنگ ها ، و میزان هوازدگی با کمی دقت مشخص میشوند . و در مناطقی که سنگ نگاره ها عموما بکرتر هستند و کمتر نقوش جدید در کنار آن ها حک شده است می توان به راحتی به آنچه میخواهیم برسیم.

اولین چیزی که به ذهن خطور میکند شبیه بودن بز های رسم به شده به هم دیگر است.در مناطقی که فاصله ی بسیار از هم دارند بز ها همواره شبیه به هم رسم شده اند. و حتی نوع حکاکی ها نیز غالبا شبیه به یکدیگر می باشد. و از همه مهم تر مناطقی که حکاکی ها انجام گرفته نیز یکسان می باشد ؛ همواره در سرچشمه ی رودها ؛ چیزی به ذهن آدم می رسد که آیا کسانی که این حکاکی ها را انجام داده اند آموزش دیده بودند؟ منظورم از آموزش دیدن ، گروهی آموزش دیده و اعزامی از طرف یک دولت برای انجام حکاکی ها نیست ، بیشتر منظورم نوعی از آموزش آیینی و مذهبی است.آموزشی مذهبی که مردم عادی دیده باشند و کار حکاکی ها آنقدر عمومی باشد که مردم به مانند فریضه ای عادی به آن پرداخته باشند. اما چرا در کنار سرچشمه های آب؟

ایران همواره سرزمین کم آبی بوده است ، و به علت کوهستانی بودن و شیب زیاد آبرفت رودخانه ها بسیار کم ته نشین میشده ، به همین خاطر زمین ها حاصلخیز نبوده است ، بر خلاف منطقه ی بین النهرین که زمین هایی هموار دارد و به همین خاطر آبرفت هایی بسیار حاصلخیز از ته نشین شدن گل و لای رودخانه ها در آنجا تشکیل شده است . پس وجود بز ها در ایران عموما به خاطر تشکر از آب نبوده است! و همین طور تشکر از بزی که به اجدادمان شیر داده است. بزها به خاطر ترس از خشکسالی و بی آبی آنجا قرار داشتند. به جای آناهید خدای مادینه ی زیبای آب های نیرومند ، بایستی به دنبال خدای خشکسالی رفت! در اینجا تیشتر قدعلم میکند. ماجرای تیشتریه و دیو خشمگین خشکسالی! اپوشه دیو خشکسالی است که عامل تباه کنندگی زمین است و تیشتر ( همان درخشان ترین ستاره ی آسمان ) به نبرد با اپوشه می رود. آن دو در هم می آمیزند و تشیتر شکست میخورد. تیشتر به نزد هورمزد می رود و علت ناکامی اش را کامل نبودن نیایش مردم و کافی نبودن قربانی ها بیان می کند! اهوره مزادا خود شخصا برای تیشتر قربانی میکند.و از آن پس همه ی مردم برای این که تیشتر بتواند بر خشکسالی فائق آید برای او قربانی میکردند. و پس از قربانی کردن برای تیشتر است که آب میتواند بی مانع در میان مزارع و رودها جاری شود. بسیار محتمل می نماید که بزهای نری که در کنار سرچشمه ی آب های جاری نقش شده اند ، نشانی از قربانیان انسان ها برای تیشتر باشند.قربانیانی که از ترس از خشکسالی به تیشتر اهدا شده اند و سنگ نگاره ها نشانی از آن ها برای یادآوری کردن به تیشتر است که ما برایت قربانی کرده ایم ، تو نیز آب ها را در رودها جاری کن.

احتمال دیگری نیز بسیار واضح به چشم میخورد : ما ایرانی ها معتقدیم که همه ی اسطوره ها و داستان ها دنیا از ما شروع می شود ؛ هرچند که زیاد هم بیراه نیست ، به عنوان مثال تمامی ادیان امروزی جهان حتی ادیان سامی کاملا وابسته و شکل گرفته از میتراییسم هستند ؛ اما در دنیایی که به راحتی اسطوره های ما به همه جا میرفته است بعید نیست که اسطوره های دیگران نیز به نزد ما آمده باشد." کوروکوپیا "  شاخ وفور نعمت بود ، بزی که با شکستن شاخ هایش به زئوس غذا می داد ، شاخ های او مملو از میوه های جادویی بود ، داستانی شبیه به داستان مشیه و مشیانه با این تفاوت که شاخ های بلند بزهای نقش شده در این داستان توجیه پذیر ترند.

مورد دیگری که نمیتوان به راحتی ازکنار آن گذشت نیز "بفومت"  می باشد.خدایی که خودش سری شبیه به بز دارد. بزی با ریش و دو شاخ بلند ، بفومت خدای زاد و ولد و باروری است ، خدای نیروی جنسی در آیین های طبیعت پرستی.شاید بتوان گفت که بز همواره نشانی از قدرت جنسی بوده است ، به عنوان مثال در نشانه های هیروگلیف " آمون"  یا خدا مذکر باروری مصری نیز با سر بز رسم شده است.و شاخ های بلند همواره نشانه ای از بی بند و باری جنسی بوده است.یکی دیگری از حدس هایی که میتوان در مورد این بزهای با شاخ های بلند زد این است که نوعی نماد پگانی از رابطه ی جنسی و باروری بوده اند.

مسلما دانسته های ما از این نقوش رازگونه بسیار ناچیز و اندک است ، مطالعه ی بیشتر نقوش ، بدست آوردن نشانه هایی از مردمانی که آن ها را حک کرده اند و تعیین سن دقیق نگاره ها با روش های پیشرفته میتواند راهگشای خوبی باشد برای کشف رموز آن ها.آنچه در این متون آوردم نگاهی نماد شناسانه به طرح بزها بود ، مسلما این نظریات نه کامل هستند و نه دقیق.بسیار خوشحال خواهم شد که نظر دیگر محققان و مورخان را نیز در مورد طرح ها بخوانم و بدانم . با این امید که با جمع بندی تمام نظرات بتوان به نظری دقیق تر و جامع تر دست یافت.

 

 

 

مصطفی یاوری آیین

 

منبع:http://persianarticle.ir

 


:: برچسب‌ها: نقش, ایران



نمادشناسی نقش بز بر روی سنگ نگاره های ایران
نوشته شده در جمعه ۱٠ امرداد ۱۳٩۳
ساعت : ٤:٥٦ ‎ق.ظ
نویسنده : { فربد حیدری } Farbod Heidari
نظرات

نمادشناسی نقش بز بر روی سنگ نگاره های ایران

بی شک سنگ نگاره های ایران نشان از تاریخی دور و دراز در این سرزمین دارند. نشان هایی از حیوانات ، انسان ها ، گیاهان و زندگی . همه و همه را می توان بر روی سنگ نگاره ها یافت و می توان ساعت ها بر روی آن ها مطالعه کرد و از طرق گوناگون به بررسی آن ها پرداخت. اما شاید نماد شناسی سنگ نگاره ها یکی از بهترین راه ها برای یافتن زبانی مشترک بین ما و کسانی که این نگاره ها را بر روی سنگ ها آفریده اند باشد. با نگاهی اجمالی بر نگاره ها می توان به سرعت یافت که نقش بز بیشترین نقش موجود بر روی این نگاره هاست.در مورد چرایی نقش بستن بز بر روی این سنگ نگاره ها تاکنون به صورت خلاصه به مواردی اشاره کرده اند ، مهم ترین و معروف ترین آن ها اشاره ای است به داستان آفرینش انسان ، داستان روییدن گیاهی با دو برگ ( احتمالا ریواس ) از نطفه ی کیومرث و هنگامی به صورت انسانی در دو جنس ( مشیه و مشیانه ) در آمد.بز کوهی در این داستان حیوانی است که از مشیه و مشیانه محافظت می کند و آن دو از شیر آن می نوشند. به همین دلیل فرض شده است که بز نشان باروری و رویش است .

نکته ی جالب اینجاست ، نقوش بز کوهی همواره در کنار سرچشمه های آب پیدا می شوند. فرقی نمی کند در کجای ایران به دنبال سنگ نگاره ها بگردید. در هر حال سرچشمه ی رود ها بهترین یاری دهنده برای پیدا کردن نگاره هاست  . آب نیز خود شروع رویش و باروری است ، آب زهدان همه ی عالم است ، بی دلیل نیست که الهه ی آب آناهید است .دوشیزه ای برومند ، زیبا و ... 

پس نقوش بز مسلما به آب و سرچشمه های آن و باروری مرتبط بوده اند. با کمی مطالعه ی سنگ نگاره ها می توان به این امر رسید که عموما سنگ نگاره های اولیه و قدیمی تر تنها به نقش بز محدود می شده اند و در مناطقی که بعدا و در دوره های متاخر تر طرح هایی بر روی سنگ نگاره ها اضافه شده ( به مانند تیمره ی خمین ) نقوش دیگر مانند انسان و شتر و حتی نوشته هایی به زبان عربی نیز می توان پیدا کرد. با توجه به حروف شبه عیلامی که در بسیاری مناطق بر روی سنگ نگاره دیده میشود قدمت نگاره ها به دوران قبل از آریایی شدن ایران باز میگردد.بسیار پیش تر از زمانی که اسطوره ی آفرینش کیومرث توسط اورمزد بیان شود. ناگفته پیداست که اسطوره های آفرینش توسط اورمزد بیشتر در دوره ی ساسانیان بسط داده شده و رواج یافته ( هرچند که بسیار قدیمی تر می نمایند ) و در دوره های قبل تر از جمله هخامنشیان نشانی از اسطوره هایی که به گونه ای به دین زرتشت منتهی شوند یافت نمی شود. ( به عنوان مثال در هیچ نوشته ی هخامنشی نامی از زرتشت نیامده است ) در قبل از ساسانیان به راحتی می توان نشان میترایسم را پیدا کرد. هرچند با فرض این که کسانی که نگاره ها را خلق کرده اند از اسطوره ی کیومرث و ماجرای مشیه و مشیانه هم آگاهی داشته باشند ، چرا بایستی نقش بز را به عنوان نماد سرچشمه های آب در همه جا رسم کنند ؟ شاید رسم کردن نقش گاوی که به همراه کیومرث بوده محتمل تر بوده است!

نکته ی جالب تر نقش زایندگی آب است ، آب همواره نشان زایندگی بوده است.سرچشمه ی زایندگی نیز مادینه است ، مادینه ای مقدس ، همواره در بسیاری از دین ها و اسطوره ها سرچشمه ی زندگی و باروری به صورت موجودی مادینه تصور می شده است. به ویژه در جوامع کشاورزی و مادر سالار که ارتباط بسیار نزدیک به طبیعت داشته اند. ( و عموما نوعی از ادیان طبیعت پرستی داشته اند = پگانیسم  ) به عنوان مثال آناهید که تحت عنوان خدای آب های نیرومند بی آلایش از او یاد می شود.

اما در سنگ نگاره ها عموما ما با طرح " بز کوهی نر" و" کل" و " اندرمیش "مواجهیم. چگونه بز نر می تواند نماد باوری و رویش باشد؟ بزی هایی با شاخ هایی بلند و سرکش ، از روی نگاره ها میتوان دریافت که انگار برای کسانی که این نقوش را می آفریده اند بلندتر بودن شاخ بزها به نوعی برتری داشته و میل بیشتری بوده تا بزهایی با شاخ های بلند تر نقش شوند. آیا مشیه و مشیانه از شیر بز کوهی نر می نوشیده اند؟

ربط این بز ها به داستان مشیه و مشیانه بسیار غیر محتمل می نماید.اما به هر حال بزها در کنار سرچشمه های آب قرار دارند و این واقعیتی است عینی. پس به واقع چرا این سنگ نگاره ها حک شده اند؟

جواب به این سوال مسلما دقیق و واضح نخواهد بود.هر چه گفته شود مجموعه ای از احتمالات است ، که مسلما هر چه اطلاعات جمع آوری شده بیشتر و دقیق تر باشد جواب نیز به واقعیت نزدیک تر است.

ابتدا از مشاهده ی نوع حکاکی ها شروع میکنیم.مسلما بایستی سنگ نگاره ها در دوره های گوناگونی حک شده باشند.اما با کمی مشاهده می توان قدیمی تر بودن بعضی را تشخیص داد.اختلاف رنگ ها ، و میزان هوازدگی با کمی دقت مشخص میشوند . و در مناطقی که سنگ نگاره ها عموما بکرتر هستند و کمتر نقوش جدید در کنار آن ها حک شده است می توان به راحتی به آنچه میخواهیم برسیم.

اولین چیزی که به ذهن خطور میکند شبیه بودن بز های رسم به شده به هم دیگر است.در مناطقی که فاصله ی بسیار از هم دارند بز ها همواره شبیه به هم رسم شده اند. و حتی نوع حکاکی ها نیز غالبا شبیه به یکدیگر می باشد. و از همه مهم تر مناطقی که حکاکی ها انجام گرفته نیز یکسان می باشد ؛ همواره در سرچشمه ی رودها ؛ چیزی به ذهن آدم می رسد که آیا کسانی که این حکاکی ها را انجام داده اند آموزش دیده بودند؟ منظورم از آموزش دیدن ، گروهی آموزش دیده و اعزامی از طرف یک دولت برای انجام حکاکی ها نیست ، بیشتر منظورم نوعی از آموزش آیینی و مذهبی است.آموزشی مذهبی که مردم عادی دیده باشند و کار حکاکی ها آنقدر عمومی باشد که مردم به مانند فریضه ای عادی به آن پرداخته باشند. اما چرا در کنار سرچشمه های آب؟

ایران همواره سرزمین کم آبی بوده است ، و به علت کوهستانی بودن و شیب زیاد آبرفت رودخانه ها بسیار کم ته نشین میشده ، به همین خاطر زمین ها حاصلخیز نبوده است ، بر خلاف منطقه ی بین النهرین که زمین هایی هموار دارد و به همین خاطر آبرفت هایی بسیار حاصلخیز از ته نشین شدن گل و لای رودخانه ها در آنجا تشکیل شده است . پس وجود بز ها در ایران عموما به خاطر تشکر از آب نبوده است! و همین طور تشکر از بزی که به اجدادمان شیر داده است. بزها به خاطر ترس از خشکسالی و بی آبی آنجا قرار داشتند. به جای آناهید خدای مادینه ی زیبای آب های نیرومند ، بایستی به دنبال خدای خشکسالی رفت! در اینجا تیشتر قدعلم میکند. ماجرای تیشتریه و دیو خشمگین خشکسالی! اپوشه دیو خشکسالی است که عامل تباه کنندگی زمین است و تیشتر ( همان درخشان ترین ستاره ی آسمان ) به نبرد با اپوشه می رود. آن دو در هم می آمیزند و تشیتر شکست میخورد. تیشتر به نزد هورمزد می رود و علت ناکامی اش را کامل نبودن نیایش مردم و کافی نبودن قربانی ها بیان می کند! اهوره مزادا خود شخصا برای تیشتر قربانی میکند.و از آن پس همه ی مردم برای این که تیشتر بتواند بر خشکسالی فائق آید برای او قربانی میکردند. و پس از قربانی کردن برای تیشتر است که آب میتواند بی مانع در میان مزارع و رودها جاری شود. بسیار محتمل می نماید که بزهای نری که در کنار سرچشمه ی آب های جاری نقش شده اند ، نشانی از قربانیان انسان ها برای تیشتر باشند.قربانیانی که از ترس از خشکسالی به تیشتر اهدا شده اند و سنگ نگاره ها نشانی از آن ها برای یادآوری کردن به تیشتر است که ما برایت قربانی کرده ایم ، تو نیز آب ها را در رودها جاری کن.

احتمال دیگری نیز بسیار واضح به چشم میخورد : ما ایرانی ها معتقدیم که همه ی اسطوره ها و داستان ها دنیا از ما شروع می شود ؛ هرچند که زیاد هم بیراه نیست ، به عنوان مثال تمامی ادیان امروزی جهان حتی ادیان سامی کاملا وابسته و شکل گرفته از میتراییسم هستند ؛ اما در دنیایی که به راحتی اسطوره های ما به همه جا میرفته است بعید نیست که اسطوره های دیگران نیز به نزد ما آمده باشد." کوروکوپیا "  شاخ وفور نعمت بود ، بزی که با شکستن شاخ هایش به زئوس غذا می داد ، شاخ های او مملو از میوه های جادویی بود ، داستانی شبیه به داستان مشیه و مشیانه با این تفاوت که شاخ های بلند بزهای نقش شده در این داستان توجیه پذیر ترند.

مورد دیگری که نمیتوان به راحتی ازکنار آن گذشت نیز "بفومت"  می باشد.خدایی که خودش سری شبیه به بز دارد. بزی با ریش و دو شاخ بلند ، بفومت خدای زاد و ولد و باروری است ، خدای نیروی جنسی در آیین های طبیعت پرستی.شاید بتوان گفت که بز همواره نشانی از قدرت جنسی بوده است ، به عنوان مثال در نشانه های هیروگلیف " آمون"  یا خدا مذکر باروری مصری نیز با سر بز رسم شده است.و شاخ های بلند همواره نشانه ای از بی بند و باری جنسی بوده است.یکی دیگری از حدس هایی که میتوان در مورد این بزهای با شاخ های بلند زد این است که نوعی نماد پگانی از رابطه ی جنسی و باروری بوده اند.

مسلما دانسته های ما از این نقوش رازگونه بسیار ناچیز و اندک است ، مطالعه ی بیشتر نقوش ، بدست آوردن نشانه هایی از مردمانی که آن ها را حک کرده اند و تعیین سن دقیق نگاره ها با روش های پیشرفته میتواند راهگشای خوبی باشد برای کشف رموز آن ها.آنچه در این متون آوردم نگاهی نماد شناسانه به طرح بزها بود ، مسلما این نظریات نه کامل هستند و نه دقیق.بسیار خوشحال خواهم شد که نظر دیگر محققان و مورخان را نیز در مورد طرح ها بخوانم و بدانم . با این امید که با جمع بندی تمام نظرات بتوان به نظری دقیق تر و جامع تر دست یافت.

 

 

 

مصطفی یاوری آیین

 

منبع:http://persianarticle.ir

 


:: برچسب‌ها: نقش, هنر سنتی ایران زمین



اکسیژن
نوشته شده در جمعه ٢٠ تیر ۱۳٩۳
ساعت : ٦:٥٤ ‎ب.ظ
نویسنده : { فربد حیدری } Farbod Heidari
نظرات

اکسیژن

اکسیژن چیست ؟

اکسیژن گازی است بی رنگ، بی بو و بدون طعم که عنصری حیاتی برای بقاء بشر تلقی می شود و نقش مهمی در ادامه حیات و توسعه سلامتی بشر ایفا می کند. برای تبدیل اکسیژن به مایع و حمل و نقل آن دو روش و جود دارد.

روش اول افزایش فشار اکسیژن و روش دوم کاهش دمای اکسیژن است.

اکسیژن در فشار بالا (Psig 2000 Bar =138 یا بیشتر) در سیلندرهایی به حجم های از یک لیتر تا 60 لیتر حمل و نقل می شود.

همچنین در فشار زیر Psig200 و در دمای زیر 147- درجه سانتیگراد به صورت مایع کرایوجنیک در تانکرهای مخصوص قابل نگهداری و حمل و نقل است.


اثرات فیزیولوژیک اکسیژن

علی رغم اینکه استنشاق اکسیژن با خلوص بالا برای مدتی کوتاه، به جز برخی موارد خاص، مضر گزارش نشده، با این حال نوزادان نارس با استنشاق اکسیژن در خلوص بالا، به عوارض چشمی دچار می شوند و اکسیژن تراپی آنان باید کاملا کنترل شده باشد. مصرف اکسیژن کاملا ‌خالص در فشار اتمسفریک، پس از 24 ساعت برای افراد سالم تحریک ریوی وPulmonary edema را موجب می شود. هرگاه لازم شد که اکسیژن درمانی صورت گیرد باید در خلوصی که مشکلات فیزیولوژیک را ایجاد نمی کند، انجام پذیرد و تا زمانی که لازم است انجام شود. به طور کلی در شرایط مختلف از خلوص مختلف اکسیژن استفاده می شود و تمامی طیف 100% تا 21% را شامل می شود.

 

اکسیژن چه فوایدی دارد؟

 

حیات بدون اکسیژن بر روی کره زمین امکان‌ناپذیر است. هیچ موجود زنده‌ای بدون اکسیژن نمی‌تواند به زندگی ادامه دهد. آیا می‌دانید اکسیژن چیست و چرا وجود آن تا این اندازه ضروری است؟

 

بهتر است هنگام خواب درها و پنجره‌ها را باز بگذاریم تا هوا در اتاق جریان پیدا کند و اکسیژن لازم به بدن برسد. هرگز هنگام خواب، صورتتان را با پارچه یا چیز دیگری نپوشانید؛ چرا که این کار از رسیدن هوای تازه به ریه‌ها جلوگیری می‌کند.

اکسیژن عنصری گازی شکل است. «کارل شلی»، شیمیدان‌ سوئدی، درس سال 1772 میلادی اکسیژن را کشف کرد. «جوزف پریستلی»، دانشمند انگلیسی، نیز دو سال بعد، مستقل از شلی موفق به کشف این ماده شد. اکسیژن گازی بی‌بو، بی‌مزه و بی‌رنگ است. 21درصد هوایی را که تنفس می‌کنیم اکسیژن، 78 درصد آن را نیتروژن و یک درصد بقیه را سایر گازها تشکیل داده است. این ماده در پوسته زمین به صورت اکسید فلزات یافت می‌شود. اکسیژن در دمای 9/182- درجه سانتی‌گراد تحت فشار مناسب به مایع تبدیل می‌شود. رنگ آن در حالت مایع، آبی روشن است. اگر دما تا 4/218- درجه سانتی‌گراد پایین بیاید، اکسیژن مایع به صورت جامد در می‌آید.

 

در فصل زمستان هرگز نباید در اتاق‌های دربسته‌ای که بخاری در آن روشن است، مواد سوختنی هنگام سوختن، اکسیژن هوا را مصرف کرده، دی اکسید کربن ومنو اکسید کربن تولید می‌کنند.

 

منو اکسید کربن گازی سمّی است و باعثخفگی می‌شود

 

اکسیژن مایع در دمای معمولی فوراً به گاز تبدیل می‌شود؛ به همین دلیل آن را در ظروف دو جداره مخصوص نگه می‌‌دارند. از اکسیژن مایع به عنوان سوخت سفینه‌های فضایی استفاده می‌شود.

 

تمام موجودات زنده برای تنفس به اکسیژن نیاز دارند. گیاهان نیز برای تنفس از اکسیژن استفاده می‌کنند. آنها در طول شب، اکسیژن جذب می‌کنند و در طول روز طی عمل فتوسنتز اکسیژن آزاد می‌کنند.

 

مخلوط دو گانه اکسیژن و استیلن با حرارتی بسیار بالا می‌سوزد؛ به همین جهت از آن برای برش و جوشکاری فلزات استفاده می‌شود.

 

 

کوهنوردان، غواصان و همچنین بیمارانی که مشکلاتی ریوی و تنفسی دارند، برای تنفس از کپسول اکسیژن استفاده می‌کنند وجود اکسیژن برای اکسیداسیون مواد غذایی و تولید انرژی در بدن ضروری است.

 

تنفس اکسیژن خالص برای سلول‌های بدن مضر است و ایجاد مسمومیت می‌‌کند. علایم مسمومیت با اکسیژن عبارت‌اند از: تهوع و استفراغ،انقباض ماهیچه‌‌ها،سرگیجه و بیهوشی که سرانجام منتهی به تشنج و مرگ می‌شود.

 

21درصد هوایی را که تنفس می‌کنیم اکسیژن، 78 درصد آن را نیتروژن و یک درصد بقیه را سایر گازها تشکیل داده است. این ماده در پوسته زمین به صورت اکسید فلزات یافت می‌شود

هوای پاک و تازه از میزان مناسبی اکسیژن و گازهای دیگر تشکیل شده است. تنفس در چنین هوایی باعث شادابی و نشاط می‌شود. بهتر است هنگام خواب درها و پنجره‌ها را باز بگذاریم تا هوا در اتاق جریان پیدا کند و اکسیژن لازم به بدن برسد. هرگز هنگام خواب، صورتتان را با پارچه یا چیز دیگری نپوشانید؛ چرا که این کار از رسیدن هوای تازه به ریه‌ها جلوگیری می‌کند.

 

وقتی جمعتی انبوه در محیطی بسته گرد می‌آیند، اکسیژن هوا کم می‌شود؛ در نتیجه انسان احساس ناراحتی و خفگی می‌کند. در فصل زمستان هرگز نباید در اتاق‌های دربسته‌ای که بخاری در آن روشن است، مواد سوختنی هنگام سوختن، اکسیژن هوا را مصرف کرده، دی اکسید کربن و منو اکسید کربن تولید می‌کنند.

 

غواصان برای تنفس در زیر آب از کپسول‌های اکسیژن استفاده می‌کنند.

 

منبع وبلاگ

 

گرداوری و ویرایش : فربد حیدری

سایت گروه فن و هنر ایران زمین

سایت جامع پیمانکاران ساختمان

هنر سنتی ایران زمین

 


:: برچسب‌ها: اکسیژن, نقش, سلامتی



مدرسه معماری باوهاوس
نوشته شده در سه‌شنبه ٦ خرداد ۱۳٩۳
ساعت : ۸:٢٢ ‎ق.ظ
نویسنده : { فربد حیدری } Farbod Heidari
نظرات

 باوهاوس  


 آلمانی

نام یک مدرسهٔ معماری و هنرهای کاربردی در آلمان بود

 Bauhaus

 به معنی : خانه معماری  نام یک مدرسهٔ معماری و هنرهای کاربردی در آلمان بود که از سال ۱۹۱۹ تا ۱۹۳۳ به پرورش هنرمندان پرداخت و نقش مهمی در برقراری پیوند میان طرح و فن ایفا کرد. آموزه‌های آن پیش و پس از انحلال به عنوان یکی از نمادهای دوران مدرن شناخته شد و در سال‌های بعد نیز پیروانی داشت. در نهایت این آموزه‌ها شکل یک جنبش هنری را به خود گرفت که از جریانات مهم و تأثیرگذار قرن بیستم محسوب می‌شود.

 

مدرسه باوهاوس در سه شهر آلمان، در سه دوره زمانی (وایمار از ۱۹۱۹ تا ۱۹۲۵، دسائو از ۱۹۲۵ تا ۱۹۳۲ و برلین از ۱۹۳۲ تا ۱۹۳۳) و تحت مدیریت سه معمار (والتر گروپیوس از ۱۹۱۹ تا ۱۰۲۷، هانس مه یر از ۱۹۲۸ تا ۱۹۳۰ و لودویگ میس ون دروهه از ۱۹۳۰ تا ۱۹۳۳) به فعالیت پرداخت.

منبع : ویکی پدیا

 

 


:: برچسب‌ها: معمار, معماری, خانه, نقش



• تغذیه مناسب برای عملکرد مغز
نوشته شده در شنبه ٦ اردیبهشت ۱۳٩۳
ساعت : ۳:٢۳ ‎ب.ظ
نویسنده : { فربد حیدری } Farbod Heidari
نظرات

 

  • تغذیه مناسب برای عملکرد مغز


  • با تغذیه مناسب عملکرد مغز خود را افزایش داده و ظرفیت هوشی و حافظه خود را بهبود بخشید:


    1- در طول روز آب فراوان بنوشید.

    2- جهت اکسیژن رسانی به مغزتان ورزش کنید.

    3- ویـتـامینها و مواد معدنی در رشد و عملکرد صحیح مغز
    بسـیار حــائز اهمیت میباشند. در این میان ویتامینهای B
    کـمـپـلــکس، A ،C ،E و مـواد مـعـدنی سدیـم، پـتـاسیـم،
    مـنــیزیوم، منگنز، آهن، کلسیم و روی از اهمیت بیشتری
    برخوار میباشند.



* کاهش ویتامین B1 (تیامین) میتواند منجر به سردرگمی و گیجی گردد. این ویتامین در سبوس گندم، حبوبات، آجیل، غلات و گوشت موجود میباشد.

* ویتامین B2 (ریبوفلاوین) به افزایش قدرت حافظه شما کمک شایانی میکند. این ویتامین را میتوانید در جگر، شیر، بادام، سبزیجات سبز رنگ، نان و غلات بیابید.

* ویتامین B6 (پیریدوکسین) حافظه درازمدت را بهبود میبخشد. این ویتامین در غلات، نان، اسفناج و موز موجود میباشد.

* برای تامین ویتامین A از کاروتن موجود در سبزیجات برگدار سبزرنگ و میوه های زرد و نارنجی رنگ استفاده کنید.

* آهن (گلبول قرمز را قادر میسازد تا اکسیژن را سرتاسر بدن انتقال دهد) در سبزیجات برگدار سبزرنگ، کشمش، بادام زمینی، تخم مرغ، جگر، گوشت لخم و سویا موجود میباشد.

* برای بهبود حافظه و تمرکز خود: روی مصرف کنید. روی در غذاهای دریایی مانند ماهی و صدف خوراکی، غلات و حبوبات موجود میباشد.

4- بمنظور افزایش هوشیاری ذهنی خود از ماست کم چرب و شیر بدون چربی استفاده کنید.

5- کافئین: در شکلات، نوشابه های معمولی، چای و قهوه موجود میباشد. کافئین سبب افزایش تمرکز، تسریع واکنشها و روند اندیشیدن میگردد. اما در مصرف آن زیاده روی نکنید نوشیدن دو فنجان قهوه در روز کافی میباشد. مصرف بیش از 2 فنجان در عملکرد مغز تاثیری نخواهد داشت.

6- توت فرنگی مصرف کنید.

7- از مواد غذایی حاوی لسیتین (LECITHIN) مصرف کنید. لسیتین فسفولیپیدی است که در عملکرد صحیح مغز نقش دارد. لسیتین در تخم مرغ، لبنیات و گوشت موجود میباشد.

8- در مصرف گلوکز (قند) توازن برقرار سازید. منبع اصلی انرژی مغز از گلوکز میباشد. نواسانات شدید گلوکز در خون میتواند منجر به سرگیجه، تشنج و غش گردد. سعی کنید کربوهیدراتها را عصر هنگام مصرف کنید تا شب راحت به خواب روید.

9- از آنجایی که %60 مغز از چربی تشکیل یافته است بنابراین مصرف اسیدهای چرب همچون امگا 3 (OMEGA 3) در عملکرد بهینه مغز نقش حیاتی دارد. امگا 3 در ماهی به وفور یافت میشود. فقدان امگا 3 موجب کاهش ضریب هوشی، کاهش قدرت حافظه و افسردگی میگردد.

10- پروتئین ها را حتما در رژیم غذایی خود بگنجانید. زیرا در عملکرد صحیح نورونهای مغز حیاتی میباشند.

11- اندیشیدن یک فرایندی زیست شیمی میباشد. برای آنکه سلولهای مغزی قادر باشند با یکدیگر ارتباط برقرار سازند نیاز به انتقال دهنده های عصبی و یا همان نوروترنسمیترها دارند. این انتقال دهنده های عصبی به عنوان حامل، پیام یک نورون را به نورون دیگر منتقل میکنند. انتقال دهنده های عصبی از اسیدهای آمینه تشکیل یافته اند. مهمترین انتقال دهندگان عصبی سیستم عصبی استیل کولین، دوپامین و سروتونین نام دارند. بنابراین وجود این مواد در عملکرد مغز شما بسیار حیاتی میباشند. زرده تخم مرغ، بادام زمینی، جگر، گوشت، ماهی، شیر، پنیر و سبزیجات غنی از استیل کولین میباشند. پروتئینهای گوشت، شیر، سویا، ماهی و آجیل نیز غنی از دوپامین میباشند. کربوهیدراتهای سیب زمینی، ماکارونی، نان و غلات نیز غنی از سروتونین میباشند.

نکات دیگر:


1- به موسیقی گوش دهید. تحقیقات ثابت کرده است که گوش دادن به موسیقی بخصوص موسیقی اصیل سبب افزایش عملکرد مغز میگردد.

2- ذهن خود را مشغول نگاهدارید. مرتبا به دانش خود توسط آموختن بیافزایید.

3- به فعالیتهای بپردازید که مغز را تحریک به فعالیت می کنند. مانند بازیها، مطالعه و حل جدول.

4- هر روز یک واژه جدید بیاموزید.

 

 

 

 


:: برچسب‌ها: نقش, آب, سلامت, تغدیه



غفلت از فرهنگ در روزگار ما جبران ناپذیر است
نوشته شده در دوشنبه ٢٥ فروردین ۱۳٩۳
ساعت : ۱٢:۳۱ ‎ق.ظ
نویسنده : { فربد حیدری } Farbod Heidari
نظرات

 غفلت از فرهنگ در روزگار ما جبران ناپذیر است

نشست رسانه‌ای روز هنر انقلاب اسلامی؛

 

نشست رسانه‌ای محسن مومنی شریف رئیس حوزه هنری به مناسبت روز هنر انقلاب اسلامی صبح امروز در سالن مهر حوزه هنری برگزار شد.

 

هنرهای تجسمی

تاریخ : دوشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۹۳

 

 


در آغاز این نشست مومنی شریف با اشاره به ایام فاطمیه گفت: سالی که با یاد و نام مبارک حضرت فاطمه (س) شروع شود قطعا سال پر برکتی خواهد بود و امسال نیز از این ویژگی برخوردار است.

 

وی به نام گذاری امسال توسط مقام معظم رهبری اشاره کرد و گفت: امسال سال فرهنگ است و قرار است تا توجه ویژه ای به فرهنگ شود و عرض و طول این شعار تبیین شود ومن امیدوارم با برخوردهای سطحی و هیجانی این شعار مورد غفلت واقع نشود زیرا ما در روزگاری زیست می کنیم که فرهنگمان به شدت مورد تهاجم است.

 

وی به نقش محوری انقلاب اسلامی در نجات از بحران ها اشاره کرد و اظهار داشت: انقلاب اسلامی ایران محصول فرهنگ ملی و دینی ماست که در همه بحران‌های ایران از جمله دفاع مقدس، فرهنگ ما کشور را نجات داده است، اهمیت این مسئله تا بدانجاست که همه بحران‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی در کشورمان حل نخواهد شد مگر به واسطه فرهنگ ولی متاسفانه فرهنگ در کشور ما همواره مورد غفلت واقع شده است که جای تاسف دارد.

 

وی اظهار داشت:خوشبختانه زمینه کارهای بزرگتر و مأمو ریت های مهم در حوزه هنری فراهم شده و من به بعضی از عواملی که موجب شد تا به چنین اعتماد به نفس و یقینی برسیم را بر می شمارم: اول اینکه حوزه هنری به خاطر سابقه گذشته و امروز موفقش، در نگاه مسئولان بزرگ نظام و مردم دارای شخصیت معتبری است. مخاطبان به محصولات آن اعتماد دارند و این به خودی خود موجب اعتماد به نفس و شجاعت کارهای بزرگتر است.

 

این مسئول فرهنگی در ادامه گفت: حوزه هنری تنها اثر تولید نمی کند بلکه در حوزه کاری خود نظر هم تولید می کند، لذا حوزه مرجع علاقمندان و اندیشمندان و دغدغه داران این حوزه است. در دانشگاه های مختلف کشور بیش از چهارصد رساله با موضوع و هنر انقلاب اسلامی در چند سال اخیر نوشته شده که مرجع و مأخذ عمده آنها حوزه هنری و آثار حوزه بوده است. در خارج از کشور نیز در دانشگاه تاجیکستان و نمل پاکستان سبک ادبیات و هنر انقلاب تدریس می شود که باز هم با اعتنا به آثار حوزه هنری است.

 

مومنی شریف با بیان اینکه حوزه هنری همواره در حال رویش و معرفی چهره های جدید است، خاطر نشان کرد: فقط مرکز آموزش تخصصی هنر اسلامی در چهار سال اخیر، بیش از دو هزار نفر هنرجوی متعهد و با استعداد تربیت کرده که امروز در سازمانها و نهادهای مختلف کشور در حال تولید و فعالیت هستند.

 

وی اضافه کرد: شهید باغبانیان که سال گذشته در سوریه به شهادت رسید، یکی از این هنرجویان است. ترتیبی اتخاذ شده که مرکز آموزش تخصصی هنر اسلامی امسال در تولیدات حرفه ای حوزه هنری، سهم و مشارکت داشته باشند. اینها و دیگر جوانانی که مقام معظم رهبری به آنها امیدوارند، می توانند جهاد فرهنگی را تحقق ببخشند. لذا من اعلام می کنم حوزه هنری خانه همه جوانان و علاقمندان ادبیات و هنر انقلاب اسلامی است و رؤسای محترم حوزه هنری استانهای سراسر کشور موظف هستند امسال از این هنرمندان حمایت کنند.

 

مومنی با اشاره به اینکه در ساختار حوزه هنری زیر ساختهای انجام کارهای بزرگ فراهم شده است، گفت: حوزه هنری از نظر امکانات کم ترین سهم را از بودجه عمومی و بیت المال دارد، اما از آن خوب استفاده کند و منابع و امکاناتش را به خوبی مدیریت می کند. اختصاص بیش از ۶۴ درصد بودجه و منابع حوزه به برنامه های سال ۹۲ اتفاق بزرگی در تاریخ حوزه هنری است.

 

وی اظهار داشت: در سالی که با بحران مالی موجه بودیم و همه سازمانها نتوانستند برنامه هایشان را به طور کامل اجرا کنند و بیش از هفتاد درصد منابع شان به حقوق و مزایا و نگهداری سازمان شان گذشت، حوزه هنری تنها ۳۵ درصد بودجه خود را خرج حقوق و مزایا و نگهداری سازمان کرد و ۶۴ درصد آن تبدیل به اجرای برنامه ها شد. این نشان می دهد، اولاً دارای ساختار منعطفی در این مرکز شدیم و حوادث و تکانه های اقتصادی نمی تواند موجب استئصال و رکود و یا به هم ریختن ما شود بلکه ما بر آن مسلط می شویم.

 

وی با تاکید بر اینکه ما ادعا داریم کار در حوزه هنری با قیمت ارزان، با سرعت و کیفیت انجام می شود، افزود: حوزه هنری برنامه محور و داری برنامه راهبردی میان مدت با چشم انداز سال ۹۷ است لذا دچار هیجانات زودگذر نمی شویم بلکه به آینده توجه داریم . ما با این پشتوانه ها برنامه امسال را شروع می کنیم.

 

مومنی شریف استراتژی عملیاتی حوزه هنری برای جریان سازی در مصرف محصولات فرهنگی را برشمرد و ادامه داد: توسعه مخاطبان شامل: تأسیس حوزه هنری کودک و نوجوان، تأسیس سازمان تلویزیونی سوره، تأسیس حوزه هنری الکترونیک، ایجاد دسترسی آسان شامل: زنجیره ای کردن سینماهای حوزه هنری، تأسیس بیست فروشگاه کتاب در استانها و یک فروشگاه بزرگ در میدان انقلاب، تدارک تأسیس شرکت پخش محصولات فرهنگی و تمرکز بر مضامین شامل: انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، خانواده و سبک زندگی ایرانی اسلامی و کودک و نوجوان به عنوان استراتژی عملیاتی حوزه هنری برای جریان سازی در مصرف محصولات فرهنگی معرفی می شوند.

 

وی در ادامه سخنان خود در نشست رسانه ای هنر انقلاب بیان داشت: به دلیل کارآمدی های فرهنگ، برنامه پیشرفت توسعه همه جانبه جمهوری اسلامی با محوریت فرهنگ تعریف شده است. این یعنی اگر ما خواسته باشیم در حوزه اقتصاد و دیگر حوزه ها از بحران بیرون بیاییم باید به فرهنگ متوسل شویم.

 

وی اضافه کرد: در مدتی کوتاهی چنان تاخت و تازی به باورها و آرمانهای متأثر از فرهنگ انقلاب شد و کسی که در خطبه های نماز جمعه همواره از عدالت اجتماعی سخن می گفت ناگهان در افکار و منشش چنان چرخشی به وجود آمد که به سمت رفاه و اشرافی گری رفت و حتی واژه مستضعفان که از فرهنگ قرآن وارد ادبیات انقلاب شده بود به قشر آسیب پذیر تبدیل شد.

 

مومنی شریف یکی از مؤلفه های فرهنگ ساز چه در بعد ایجابی و چه سلبی، رفتار و سیره رهبران و مدیران جامعه دانست و گفت: از نظر ما اهالی فرهنگ و ادب، بخشی از مسئولان و مدیران از هجوم فرهنگی دشمن آسیب دیدند، لذا هنرمندان حوزه هنری انقلاب اسلامی، نخستین کسانی بودند که آن زمان متوجه این موضوع شدند و به انتقاد و مقابله با آن پرداختند.

 

وی ادامه داد: ادبیات و هنر اعتراض در درون نظام و با تکیه بر فرهنگ انقلاب در حوزه هنری شکل گرفت. آقایان قزوه با شعر مولا ویلا نداشت، سیدحسن حسینی و آقای سید مسعود شجاعی طباطبایی با کاریکاتورهایش و شهید آوینی با مقالات خود در مجله سوره، از این گروه بودند.

 

مومنی با بیان اینکه متأسفانه فرهنگ در حوزه سیاست در هر انتخابات، آسیب جدی می بینند، افزود: نمونه بارز آن در انتخابات مجلس سوم بود که در مقطعی موجب عقب نشینی های ما و پیشروی دشمن در جبهه های جنگ شد. این به این دلیل است که سیاست از فرهنگ و از بنیاد های اندیشه ای بر نمی خیزد بلکه در سطح است و تمام هم و غم در انتخابات تعریف روشی برای غلبه بر حریف است ولو به قیمت قربانی شدن منافع ملی!

 

وی با اشاره به اینکه همواره در حوزه اقتصاد از دو جهت فرهنگ آسیب دیده است، بیان داشت: یکی از این طرق واردات بی حساب و کتاب کالا که معمولاً با خود فرهنگ بیگانه را می آورد ثانیا، پروژه ها و طرح هایی اقتصادی که به الزامات فرهنگی آن توجهی نمی شود.

 

این مسئول فرهنگی تصریح کرد: دانشگاهی در شهر کوچکی با فرهنگ و سنت های کهن در استان یزد تأسیس می شود که وقتی انبوه دانشجویانی که از سراسر کشور به آن شهر می آیند نه تنها فرهنگ و آداب و رسوم بلکه بافت جمعیتی آنجا را هم تحت تأثیر خودش قرار می دهد. همین طور ایجاد خیلی از کارخانه ها و شرکت تولیدی. لذا برای مقابله با این پدیده، رهبری انقلاب دستور توجه داشتن به پیوست فرهنگی را ابلاغ کردند.

 

مومنی شریف اضافه کرد: در حوزه امنیت هم گاهی بدفهمی از مسائل امنیتی و تفسیرهای نادقیق و من عندی در بعضی دوره ها موجب اقداماتی شده که نتیجه اش به نفع انقلاب و فرهنگ انقلاب نبوده است. همه این مشکلات به خاطر نداشتن پایگاه فرهنگی و بی اطلاعی از آفاق فرهنگی است.

 

وی با تاکید بر رجوع دوباره به آرمانهای حضرت امام و رهبری معظم و آموزه های بنیادی انقلاب اسلامی، گفت: خوشبختانه امروز فرصت مناسبی است تا با نقد گذشته مان، آینده مطلوب را ترسیم کنیم؛ راه هم مشخص است.

 

رییس حوزه هنری در خاتمه خاطر نشان کرد: بر همین اساس نقشه فرهنگی کشور تنظیم و تدوین شده و در شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شده است که متأسفانه رئیس جمهور سابق در دستور اجرای آن تعلل کرد اما امیدورایم رئیس جمهور و رئیس محترم شورای عالی انقلاب فرهنگی زودتر دستور اجرای آن را صادر کنند و وظایف و قلمرو هر بخش مشخص شود.

 

منبع :: وبسایت هنر نیوز

 

گرداوری : سایتگروهفنوهنرایرانزمین F.H.I

 

 


:: برچسب‌ها: هنر, نقش, گروه, هنرهای تجسمی



پارچه زربفت ابریشمی ایرانی به نقش بته جقه
نوشته شده در جمعه ٤ بهمن ۱۳٩٢
ساعت : ٦:٤٤ ‎ب.ظ
نویسنده : { فربد حیدری } Farbod Heidari
نظرات

فارسی: پارچه زربفت ابریشمی ایرانی.

پارچه زربفت ابریشمی همراه با نخ‌های زرین و سیمین (گلابتون).

گونهٔ بافت: زربفت اطلسی، ژاکاردی.

نقشه و طرح: بته‌جقهٔ راست و چپ (بته‌جقهٔ ایرانی)، با تکرار نگارۀ پایه (نقش اصلی).

بافنده: استاد سید حسین مژگانی. ۱۳۴۲ خورشیدی.

طراح نقشه: استاد رضا وفا. ۱۳۱۸ خورشیدی.

دودمان پهلوی.

وزارت فرهنگ و هنر. کارگاه هنرهای زیبا.

English: Persian Silk Brocade.

Persian Textile (The Golden Yarns of Zari - Brocade). Silk Brocade with Golden and Silver Thread (Golabetoon).

Texture Type: Lower Warp (Brocade Atlasi). Jacquard.

Pattern and Design: Paisley Left and Right(Bote Jeghe), With Main Repeating Motif. (Persian Paisley)

Brocade weaver: Master Seyyed Hossein Mozhgani. 1963 A.D.

Brocade Designer (Pattern Designer): Master Reza Vafa Kashani. 1939 A.D.

Pahlavi Dynasty.

the Ministry of Culture and Art . Honarhaye Ziba workshop.

 


:: برچسب‌ها: هنر, سنتی, نقش, اثار باستانی